دخمل نازم
لباس عیدت این بافتنی تن کار من و مادرجون هستش خودمون بافتیم خیلی همه خوششون اومده بود اینجا خیلی خوابت میومد اما همش دستات رو روی چشمات میمالیدی و چشمات قرمز شده بود مجبور شدم اینجوری کنمت تا خوابیدی مادر فدای اون دست خوشگلت اینجا بغل بابایی حسابی اروم بودی فدای لبخند نازت بشم من ...
نویسنده :
مامان گلی
21:27